چرا فرزندم از شب می ترسد؟

امتیاز 13656 / تعداد بازدید : اشتراک گذاری :
چه کمکی میتوانم به فرزندم بکنم تا بر ترسهای شبانهاش غلبه کند؟
ممکن است نتوانید به او کمک کنید تا همین الآن ترسهایش را کنار بگذارد (به خاطر این که ترسهایش بیشتر مربوط به مرحله ای از رشد کودک است که باید طی شود) اما کارهای زیادی میتوانید بکنید که به او کمک میکند با ترسهایش کنار بیاید و راحتتر به خواب برود. در ساعتهای قبل از خواب روحیهاش را با داستان یا فیلم شاد کنید (حتی هری پاتر ممکن است برای کودکی که دارد دورهٔ ترسناکی را پشت سر میگذراند، مناسب نباشد). موقع خواب یک سری کارهای آرامش بخش را انجام دهید مثلاً حمام، داستانی لطیف یا چند قطعه شعر (یا ۱۵ دقیقه به تنهایی مطالعه کردن) و آواز یا خواندن دعای شبانه با یکدیگر در کنار تخت کودکتان. یک ورد شبانه همیشگی که نقش طلسم را بازی کند و آدمهای بد و افکار بد را براند، به خواب عمیق کمک میکند. یک چراغ خواب در شب هم ممکن است موجب شود که فرزندتان بیشتر احساس امنیت بکند. همچنین در اتاق خواب را نیم باز گذاشتن، روشن کردن نوار داستان یا موسیقی ملایم و تشویق کودک به این که با اسباب بازی یا پتویی که دوست دارد بخوابد (به او یاد آوری کنید که هنوز آن قدر بزرگ نشده است که این کارها مناسب او نباشد)، ممکن است مفید باشد. اگر فرزندتان خواهر برادر یا حتی حیوان خانگی دارد، موافقت با خوابیدن آنها در کنار هم میتواند باعث شود ترسهای شبانه به همان سرعتی که ظاهر شدند ناپدید شوند.
بعضی از کودکان مدرسه ای به تجسم ( visualization) و دیگر تکنیکهای تمدد اعصاب به خوبی جواب میدهند و این زمان مناسبی است که این مهارت را به او آموزش دهید. بگویید که چشمانش را ببندد و از طریق بینیاش نفس عمیقی بکشد و آن را از دهانش بیرون بدهد. از او بخواهید که در خیالش به زیباترین و آرامترین جایی که تا به حال دیده است، سفر کند. اگر یک ساحل آفتابی را در نظر دارد، تشویقش کنید تا در ذهنش شنها را که از لای انگشتان پایش رد میشوند و آفتاب داغ را که به صورتش میخورد، احساس کند. به او بگویید که هر وقت بخواهد میتواند در خیالاتش به این محل برود، چه شب که از چیزی نگران است یا در مدرسه که به خاطر امتحان اضطراب پیدا کرده است. قبل از خاموش کردن چراغها، شاید در حالی که در رختخواب کودکتان را بغل میکنید، سعی کنید او را به صحبت کردن در مورد چیزهایی که در سرش میگذرد تشویق کنید. سؤال هایی که جواب مشخصی ندارند مثل «امروز چطور بود عزیزم» شما را به جایی نمیبرد. به جای آن چیزی شبیه به «بهترین و بدترین یا عجیبترین قسمت امروز چی بود؟» را بپرسید. وقتی میگوید نگران است نگویید که لازم نیست نگران باشد. در عوض به آنچه که باید بگوید، گوش بدهید. حتی میتوانید کمکش کنید تا نگرانیهایش را یادداشت کند. این کار بی فایده به نظر میرسد اما بیرون کشیدن این افکار از سرش و ریختن آنها بر روی کاغذ میتواند فشار آنها را کم کند.
از کجا بدانم که ترسهای شبانه کودکم غیر طبیعی است یا خیر؟
اگر هر کاری که از دستتان بر آمده انجام دادهاید و با این وجود هنوز هم شدیداً نگران است، ممکن است که ترسهایش از از حد طبیعی گذشته و ترس مزمن ( phobia )یا اضطراب در کار باشد که در این صورت لازم است از روانشناس یا مشاور کمک بگیرید. نشانه های مهم ترس مزمن عبارتند از گریه کردن مکرر که بیشتر از چند دقیقه طول بکشد و خارج شدن ترس از حالت طبیعی (از عبارت «از تاریکی میترسم» به «همه چراغها را روشن کنید تا دزدها نتوانند ما را بکشند»). ترسهای شبانهٔ شدید یا مزمن ممکن است از یک اتفاق بد در منزل یا مدرسه ناشی شده باشند. کودکان مدرسه ای از استرس ناشی از طلاق یا مرگ یکی از اعضای خانواده، از دست دادن شغل یکی از والدین، نقل مکان به منزل جدید و تغییر پرستار یا معلم، آگاه و در برابرشان آسیب پذیر هستند. نیازی به گفتن نیست که ترسهای شبانه ممکن است در نتیجهٔ سوء استفاده جسمی یا عاطفی هم به وجود بیایند (که در آن صورت، واقعاً ممکن است که هیولایی در اتاق کودک بوده باشد).
اگر کودکتان دست به هر کاری میزند تا از مواجه با یک ترس دوری کند، اگر در رختخوابش نمیماند و نمیتواند بخوابد و دلیل واقعی این است که ترسیده است (و نه صرفاً به این خاطر که میخواهد بیدار بماند)، ممکن است یک مشکل عاطفی اساسی داشته باشد که نیاز به رسیدگی داشته باشد. پزشک خانواده میتواند مشاور مناسبی را پیشنهاد کند. از این کمک نهایت استفاده را ببرید حتی اگر ذهنیت مثبتی نسبت به آن ندارید. افکار تازه و کمی توجه ممکن است تمام آن چیزی باشد که شما و فرزندتان نیاز دارید.
نظرات کاربران
شما هم میتوانید نظرات خود را در این بخش بیان کنید
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
نظری برای نمایش وجود ندارد , شما اولین باشید